31 خرداد 69 ؛ شبی که آسمان سیاه شد
حال که خاطرات تلخ آن شب را مرور می کنیم، بسیاری گریه کنان پاسخ می دهند و برخی را توان سخن گفتن نیست. چه گذشت بر مردم دیار صلح و دوستی؟ چه گذشت بر پدران و مادران و حقیقتا چه گذشت بر آنان که زیر خروارها آوار ماندند و نفس های آخر کشیدند؟
اسپرو/ محمدحسین صیادپور- شاید در پاسخ اول بگویند صدای احشام بلند شد و به ناگاه زمین لرزید، خانه ها خراب شد، عزیزانمان زیر تلی از خاک ماندند، فریاد و شیون ها بر پا شد، برخی بیرون آورده شدند و بسیاری ناجوانمردانه از دنیا رفتند.
حال که خاطرات تلخ آن شب را مرور می کنیم، بسیاری گریه کنان پاسخ می دهند و برخی را توان سخن گفتن نیست. چه گذشت بر مردم دیار صلح و دوستی؟ چه گذشت بر پدران و مادران و حقیقتا چه گذشت بر آنان که زیر خروارها آوار ماندند و نفس های آخر کشیدند؟
یادتان گرامی و نامتان برای همیشه جاوید…
بر مردم چه گذشت؟!
زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ شهرستان رودبار به بزرگی 7.4 ریشتر در ساعت ۲۱:۰۰ به وقت گرینویچ و سی دقیقه بامداد به وقت محلی رخ داد و شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و چند صد روستای اطراف را به نابودی کشاند و به چند ده روستای دیگر خسارت عمده وارد نمود.
خسارت حاصله از این زمینلرزه ۲۰۰ میلیارد دلار برآور شد. کانون ژرفی زمینلرزه مذکور حدود ۱۹ کیلومتری از سطح زمین بود و براثر آن یکصد هزار خانه خشتی و گلی با خاک یکسان شدند یا متحمل خسارات عمده گردیدند و بیش از 35 هزار کشته، 60 هزار زخمی و 500 هزار بیخانمان آنرا در لیست مرگبارترین ۱۰ زلزله جهان در صدسال گذشته قرار میدهد.
چند ساعت پس از وقوع زمین لرزه اصلی چندین پسلرزه به وقوع پیوست؛ پس از نصب شبکه لرزهنگاری صحرایی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران روزانه حدود چند صد پسلرزه ثبت میگردید. عمق اکثر این پسلرزهها بین ۱۰ تا ۲۰ کیلومتر متغیر گزارش شده بود. این زمینلرزه به لحاظ وسعت و شدت از زلزلههای بیسابقه این منطقه در طی 100 سال اخیر بود که مناطق وسیعی از استانهای تهران، گیلان، آذربایجان شرقی، مرکزی، زنجان، همدان، مازندران، سمنان و شهرهایی از قبیل لاهیجان، رودسر، لنگرود، آستانه اشرفیه، تنکابن، سراب، اردبیل، مشکینشهر، کرج و شهرکهای اطراف بروجرد محور قزوین-رشت و روستاهای رودبار الموت طالقان، فیروزکوه، مهدیشهر، شهمیرزاد، زیراب، بوئین زهرا و دهها شهر و روستای دیگر را به لرزه درآورد. وقوع این زمینلرزه در تهران نیز باعث وحشت زیاد مردم شد و بسیاری را از خواب بیدار نمود، لیکن آثاری از ریزش منازل یا تلفات انسانی مشاهده نگردید. برخی از مطبوعات گزارش دادند که تعدادی از منازل مسکونی قدیمی تهران واقع در محلات جنوبی شهر آسیبهای جزئی دیدهاند.
شدت زمینلرزه در تهران 5 درجه در مقیاس مرکالی تخمین زده شده بود. زمینلرزه شهر تبریز را به لرزه درآورد، در شهر خلخال از شدت بیشتری برخوردار بود و باعث ریزش تعدادی از ساختمانها و وارد آمدن خسارات مالی شد. در شهر سراب باعث ریزش برج کوره آجرپزی ملی و چندین دیوار در نقاط مختلف شهر شد ولی در میانه و بروجرد گرچه احساس گردید لیکن تلفات جانی در برنداشت. شهر قزوین و بخش های تابعه آن به شدت لرزیدند که شکستهشدن شیشههای منازل و تخریب بعضی از خانههای مسکونی را بدنبال داشت و تعدادی مجروح نیز بجای گذاشت، اما خسارات مالی و تلفات جانی این زلزله در بخشها و روستاهای کوهین، طارم سفلی، محور قزوین-رشت و نیز روستاهای رودبار الموت شدت بیشتری داشت.
در شهر منجیل و حتی منطقع هرزویل اکثر ساختمانها ویران شدند و صدها کشته برجای ماند. سد منجیل در جریان زمینلرزه بشدت آسیب دید، بطوریکه دریاچه پشت سد تا پایان مرحله بازسازی بطور کامل تخلیه شد. در تونلهای محور منجیل ـ رودبار شکستگیهای بزرگ و چپ گرد بوجود آمد و مبادی ورودی تونلهای به علت ریزش کوه تخریب گردیدند.
شهر رودبار در مقایسه با شهر منجیل از شدت تخریب کمتری برخوردار بود، لیکن به اکثر ساختمان ها آسیب شدید وارد آمد و کشته های زیادی بر جای گذاشت. در کیلومتر ۲۵ جاده رشت-رودبار جاده در اثر ریزش سنگهای عظیم مسدود گردید. در منطقه گنجه کارخانه کفش و چرم گنجه بهکلی ویران گردید و خسارات زیادی به شهر وارد شد. خسارات ناشی از زمینلرزه در ناحیه امامزاده هاشم جزئی بود و آثار حاصل از زمینلرزه در این منطقه کمتر به چشم میخورد ولی با نزدیک شدن به شهر رشت آثار تخریب تا اندازهای بارزتر بود.
تا چند روز پس از این رخداد، هیچکس از آن خبر نداشت و کسی نمیدانست دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. وقتی خبر زمینلرزه آنهم پس از تأخیر از تلویزیون ایران پخش شد نشانی مرکز زلزله به اشتباه رشت و دیلمان اعلام شد که گمراهکننده بود و هنوز مشخص نشده بود که در رودبار چه شده که پس از چند روز عمق فاجعه معلوم گردید. گفته می شود ۴ روز پس از زلزله که زمان طلایی کمک عملاً از دست رفته بود، عملیات امدادرسانی به این مناطق آغاز شد.
دلایل بالارفتن تلفات انسانی
زمان رخداد زلزله بسیاری از مردم استان گیلان بهخصوص جوانان در دقایقی پس از ساعت ۲۴ پنجشنبه سرگرم تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا- بازی بین برزیل و اسکاتلند- بودند که زمین به یکباره لرزید و اینچنین بود که به دلیل بیدار بودن، بسیاری از جوانان توانستند بههنگام وقوع فاجعه از منازل بگریزند و زیر آوار نمانند. اما علت بالا بودن خسارات جانی در زلزله شهرستان رودبار درحقیقت، خطا در اعلام کانون زلزله بود چراکه در آن زمان به دلیل محدود بودن ایستگاههای لرزهنگاری، کانون زلزله منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و از این رو زمان طلایی برای امداد رسانی به مناطقی که خسارات جدی بدانها وارد شده بود از دست رفت چراکه این زمان طلایی برای نجات آسیب دیدگان در زلزله ۲۴ تا ۷۲ ساعت است.
رسانه ها چه کردند؟!
خودروی جیپ روزنامه کیهان چند روز بعد از حادثه به رودبار رسید؛ وقتی همه فهمیده بودند که کانون زلزله رشت نبوده و کمک ها را باید به رودبار فرستاد. خبرنگار کیهان در اولین مشاهداتش از مناطق زلزلهزده نوشت: «… اینجا قبرستان منجیل است، قبرستان رودبار، … خانواده اینجا معنی دیگری دارد، خانواده زن و مرد و کودکان و پدربزرگ و مادر بزرگ نیست، خانواده کودک هفت سالهای است که مبهوت به قبرهای پدر و مادر، خواهران و برادران خودش نگاه میکند.
هفت گزارش سخت…
در گزارشهای رسمی که دپارتمان امور بشردوستانه سازمان ملل به صورت روزانه در مورد این حادثه منتشر می کرد، آمده است:
گزارش اول: «… جادهها به سمت محل حادثه در رشت بسته شده است، به نظر میرسد بیش از ۱۰۰ نفر کشته و حدود ۱۶۰۰ نفر زخمی شدهاند و جمهوری اسلامی درخواست کمکهای بینالمللی خواهد کرد …»
گزارش دوم: «… شرایط، فاجعه ملی است.حکومت ایران به کمکهای بینالمللی برای مردم آسیبدیده خوشآمد میگوید، دارو، کادر پزشکی، غذای بستهبندیشده، آب بطریشده، پتو، لباس، ویلچر و تجهیزات سنگین برای آواربرداری و امدادرسانی مورد نیاز است. مقامات محلی میگویند تعداد کشتهشدهها بالغ بر ۳۷۱۰ نفر است. ستاد بحران در دفتر ریاست جمهوری تشکیل شده است …».
گزارش سوم: « … آمار رسمی خسارتها بر اساس اعلام وزارت خارجه ایران میگوید که تعداد کل کشتهها به ۳۵۰۰ نفر رسیده است، ۱۰۵ هزار نفر زخمی شدهاند و آماری از تعداد بیخانمان شدهها در دست نیست. مسیر چالوس به منجیل باز شده است. کمکهای غذایی باید مطابق با قواعد اسلامی باشد، تیمهای نجات و پزشکی مورد نیازند، کمکهایی از ایتالیا و ژاپن رسیده است …».
گزارش چهارم: «… آمار جدید کشته شدهها بالغ بر ۴۰ هزار نفر است، به تیمهای امدادی و سگهای زندهیاب نیاز است، کمکهای دارویی و غذایی مورد نیاز است، کمکهایی از فرانسه و ژاپن و تعدادی سازمانهای غیر دولتی از فرانسه، بریتانیا و پزشکان بدون مرز رسیده است …».
گزارش پنجم: «… نماینده دائمی ایران در ژنو مقر رسمی سازمان ملل، با هماهنگکننده کمکها برای فاجعه ایران تماس گرفته است و مسئولان به سمت ایران به راه افتادهاند. رانش زمین، کوهستانی بودن منطقه و شرایط آب و هوایی امداد رسانی را حتی با هلیکوپتر مشکل کرده است. هواپیماهای امدادی که برای کمک بیایند سوخت رایگان دریافت میکنند؛ ۶۰۰۰ نفر از زخمیها تا به حال به مکانهای امنتر منتقل شدهاند، آب، پتو، دارو و غذا مورد نیاز است، تجهیزات بیمارستانی سیار و … مورد نیاز است …».
گزارش ششم: «… عملیات امداد و نجات ثمربخش توسط نیروهای خارجی، با همراهی نیروهای محلی آغاز شده است، نیازی به کمکهای خارجی بیشتر، تیمهای امداد و نجات و تیمهای پزشکی نیست اما هنوز آب، پتو، غذا و دارو مورد نیاز است. کسانی که مایل به کمک هستند با اطلاعات تماسی که در گزارشهای قبلی اعلام شده است تماس برقرار کنند. مجموع کمکها تاکنون به ۶.۵ میلیون دلار رسیده است …».
گزارش هفتم: «… نیازهای اضطراری در هماهنگی با دفتر امدادرسانی هماهنگ در فجایع سازمان ملل اعلام شده است، تجهیزات پزشکی، دارو، سازه برای سرپناه، دفع فاضلآب و تولید برق سیار مورد نیاز است. از هزینههای فرود برای هواپیماهای امدادی چشمپوشی میشود. با پشتیبانی ایتالیا، پروازهای امدادی دفتر امدادرسانی هماهنگ در فجایع، ژنراتور، وسایل آشپزخانه و دستگاه های تصویه آب ارسال شدهاند، کمک مالی از طرف سازمان های اوپک، سازمان ملل، صلیب سرخ، هلال احمر، جامعه اقتصادی اروپا و نهادهای دیگر بالغ بر ۱۱ میلیون دلار شده است».
گزارشهای دپارتمان امور بشردوستانه سازمان ملل تا یک ماه بعد از فاجعه روند امدادرسانی به مردم را پوشش میداد. مجموع کمکهای دولتی که در طول این مدت به ایران شد، بیش از ۶۰ میلیون دلار بود و رقمی در حدود ۲.۵ میلیون دلار کمک از اوپک و جامعه اقتصادی اروپا، ۱۴ میلیون دلار از صلیب سرخ و هلال احمر و ۹۰ میلیون دلار هم از سازمانهای غیر دولتی و اشخاص به دولت اهدا شد تا از پس تبعات زلزله بر آید.
تا سالها بعد از این زلزله، فیلمهای زیادی در مورد آدمهایی که آواره شده بودند ساخته شد و تکرار این مساله که نبود ایستگاههای زلزلهنگاری به تعداد کافی باعث شده است کمکرسانی به مردم آسیبدیده به تاخیر بیفتد و کشتههای زلزله بیشتر شود، باعث شد که تعداد ایستگاههای لرزهنگاری در کشور افزایش پیدا کند. تازه بعد از این زلزله بود که ستاد مدیریت بحران کشور شکل گرفت و سازمان نظام مهندسی تاسیس شد.
جام جهانی ناجی مردم شهرستان رودبار
در این حادثه تلخ جام جهانی ناجی جان هزاران نفر شد چرا که بازی اسکاتلند و برزیل از بازیهای مهم جام بود و بسیاری از مردم تا پاسی از شب بیدار مانده بودند و در بعضی از روستاها مردم در ایوان ها و حیاط های خانه های روستا جمع شده و تلویزیون نگاه می کردند. به محض وقوع زلزله بسیاری از جوان ها توانستند از مهلکه بگریزند و بستگان خود را سریع تر از نیروهای امداد از زیر آوار بیرون آورند.
این اتفاق باعث شده که کمی از میزان مرگ و میر کاسته شود. بعد از این اتفاق یورگن کلینزمن کاپیتان تیم ملی آلمان ا مردم مصیبت زده ایران ابراز همدردی کرد و جزء معدود فوتبالیستهای حرفهای بود که برای کمک به مردم این منطقه گام برداشت. او جوانمردانه از مردم دنیا از طریق تریبون جام جهانی خواست تا به یاری مردم ایران بشتابند. البته فدراسیون فوتبال ایران در جام جهانی 1998 فرانسه و پیش از بازی ایران و آلمان با اهدای تابلو فرش به کلینزمن حرکت انسان دوستانه او را پاسخ داد.
بازتاب فرهنگی
کارگردان نامدار ایرانی، عباس کیارستمی پیشتر فیلم خانه دوست کجاست را در روستای کوکر ساخته بود. پس از شنیدن خبر زلزله کیارستمی به منطقه رفت تا از دو شخصیت اصلی داستان (احمد و بابک احمدپور) و سلامتی آنها جویا شده و کسب خبر کند. در همانجا بود که ایده ساخت فیلم زندگی و دیگر هیچ در ذهن او نقش بست و چنین شد که این فیلم که موضوعش بازماندگان این زلزله و امید به زندگی است ساخته شد. بعدها با ساخته شدن فیلم زیر درختان زیتون در همین مکان که فاجعه زمینلرزه را پشت سر نهاده بود، این سهگانه، که بعدها سهگانه کوکر (سهگانه زلزله) نام گرفت، تکمیل گشت.
حسین علیزاده آهنگساز و خواننده مطرح کشور در ۱۳۷۰ پس از زمینلرزه رودبار ، آلبوم آوای مهر را پخش کرد و آن را به زلزلهزدگان تقدیم کرد.
خاطراتی از حضور رهبر انقلاب و رییس مجلس در رودبار
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي 31 تیر 1369به منظور بازديد از مناطق زلزله زده و دلجوئي و تفقد از بازماندگان درگذشتگان فاجعه ي تأسف بار زلزله رودبار شده بودند پس از بازديد از مناطق زلزله زده شهرهاي لوشان، منجيل و رودبار و همچنين روستاي هزرويل رودبار و كوگير چگيني از توابع لوشان باتفاق نمايندگان ولي فقيه و ائمه جمعه شهرهاي زنجان و قزوين و همچنين حجت الاسلام نوري وزير كشور و استانداران گيلان و زنجان و نماينده ويژه مقام معظم رهبري در منطقه زلزله زده زنجان رهسپار روستاي نيارك از توابع شهر قزوين شدند.
همچنین حضرت حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی به همراه دستیاران و برخی از مشاوران برای سرکشی از وضعیت زلزله زدگان به شهرستان رودبار آمده و ضمن عرض تسلیت به مردم خونگرم این منطقه، دستوراتی را برای حل مشکلات صادر نمودند.
دیدگاهتان را بنویسید