- تاریخ: ۹۶/۰۷/۰۶
- شناسه خبر: 33755
«جهان آرا و عاشورا »
درختان را دوست دارم چرا که بخاطر تو قیام کرده اند ، آب را دوست دارم که مهریه مادر توست ، درود بر ساکنان جاری رود سپید که سیاهرود شده از عزای حسین . ...
اسپرو- عاشورا پیوندی ست از ( شور و شعور معنوی ) و کربلا نقطه تلاقی این دو مقوله ست . عاشورا یک تاریخ است . تاریخ زنده شدن اسلام قطعه قطعه شده توسط قومی جاهل .
حسین شهادت را بر همگان ارزانی داشت و عاشورا را بنا نهاد . مرگش نقطه پایان معراج بشریت شد و شهادت نام گرفت خون سرخش فلقی ست که پیش از طلوع ( خورشید عدالت ) بر آسمان تقدیر نشسته است .
شهدا رودخانه هایی هستند که حیاطشان در ترک ماندن است . دلهاشان را از دنیا بیرون بردند قبل از آنکه بدنهاشان را از دنیا بیرون برند . و عرش را دیدند و زمزمه جویباران را شنیدند و شهید شدند .
همچون ( جهان آرا ) پسر خدا ، فرزند ایران
فرزندی از دیار آزاد مردان پاک اندیش از قوم نجیب که پایه های مهرورزی ، نکویی ،گذشت و مردم داری را در سرایر جهان ریختند و پرچم کردار نیک ، پندار نیک و گفتار نیک را در دست داشتند .
او درک کرد آنچه را که دیگران از درکش عاجزند ، مگر می شود فرمانده ، آزاداندیش ، که آگاه است عصیان کنند و تسخیر کننده نظام طبیعت و برهم زننده تقدیر ( تاریخ و جامعه اش ) و حتی ( ذاتش ) می باشد شهادت را نداند .
بله – او نیک می دانست که اگر عقل، عاشق شود ، عشق ، عاقل خواهد شد و این همان شهادت است و دانست که دل بستن به دنیا دل بستن در فناست و انسان را برای بقا آفریده اند نه فنا.
رضا نصرتی