آخرین اخبار

بخشی از نامه سرگشاده پزشک مشهور تبریزی به رئیس قوه قضائیه

بخشی از نامه سرگشاده پزشک مشهور تبریزی به رئیس قوه قضائیه که توسط خانواده ایشان در اختیار رسانه ها قرار گرفته است.

اشتراک گذاری
11 فروردین 1397
56 بازدید
کد مطلب : 43029

اسپرو- اینجانب علیرضا صلحی پزشک عمومی به شماره نظام پزشکی 135184 ، مدت بیش از 18 ماه است که با انتساب اتهامی واهی و از اساس کذب که هیچ نسبتی با سوابق اینجانب چه در حرفه ی پزشکی و چه در حوزه ی فعالیت های اجتماعی ام ندارد ؛ در زندان مرکزی تبریز محبوس می باشم و در تمام این مدت از سویی به خاطر اطمینانی که به بی گناهی خویش داشتم و ازسویی دیگر به سفارش وکلای خود و برخی صاحبنظران به جهت آنکه رسیدگی قضایی روند صحیح و متعارف خود را به دور از هر گونه حاشیه ای طی کند در برابر انواع اتهامات وارده سکوت کرده و جز در دادگاه و در دفاع از خویش و آنچه در این مدت بر سر شرافت و حیثیت خود و خانواده ام آورده اند ؛ سخنی نگفته ام ولی اکنون و پس از 18 ماه ، داد نامه ای در محکومیت اینجانب صادر شده است که با نادیده گرفتن تمامی شواهد واضح و بین که گویای بری بودن اینجانب از اتهام انتسابی بود ، حکم به محکومیت بنده داده است . آن هم محکومیتی از جنس سلب حیات .

🔹همسر مرحوم بنده که اینجانب متهم به قتل وی می باشم ! مدتها قبل از این واقعه دردناک در چندین نوبت به صراحت از قصد خویش مبنی بر خودکشی صحبت کرده بود که قسمتی از آن در اظهارات برخی از شهود و قسمت مهمتر آن در پیام هایی که با بنده مطرح نموده بود و تماما” توسط پلیس فتا استخراج و ضبط شده است موجود است . آنچه در ادامه می آید تنها قسمتی از آن
پیا م هاست :
– واقعا دیگه نمی کشم ، خسته شدم .
– من رو هر وقت تونستی ببخش ، خیلی اذیتت کردم .
– هم خودم رو عذاب می دهم و هم دور و برم رو عذاب می دهم . بقیه گناهی ندارن که !
– من نمی گم که بترسونمت . خدا شاهده نه تهدیده و نه واسه دل رحمی .
– من قبل از تو می رم . خیلی زود . خیلی خیلی زود . امیدوارم بخشیده باشی منو همین !
– همه ی پس ورد هام رو برات ایمیل می کنم . بعد از من لطفا” همه رو دی اکتیو کن .
– خیلی از مردن می ترسیدم . خیلی زیاد . ولی الان دیگه نه . همین که به انتخاب خودم هست آرومم می کنه و ……
مرگ به انتخاب خود چه معنایی دارد ؟

🔹کسانی که این نوشته را می خوانند بایستی بدانند که مرا به سختی شکنجه کرده اند . به من می گفتند هر چه بخواهیم تو همان را خواهی گفت! اشتباه می کردند زیرا من آنچه را قبول نداشتم و حقیقت نداشت ، زیر بار فشار و تهدید نمی پذیرفتم . هر چند یک انگشت من شکسته ماند برای ابد و دندانم شکست ولی در برابر آنکه می خواست ناحق را حق جلوه دهد ، تسلیم نشدم . دستبند و پابند مرا نه هنگام نماز خواندن گشودند و نه هنگام مراجعه به سرویس بهداشتی ولی کنار نیامدم . زانو نزدم و هنوز هم همانم . اعتراض می کنم . فریاد می کشم . می لرزم و به لکنت زبان دچار می شوم اما زیر بار ظلم نمی روم . باج نمی خواهم و نمی گیرم . اعتقاد نمی خرم و نمی فروشم و با مصلحت واقعیت را قربانی نمی کنم . فساد نمی کنم ، تسلیم نمی شوم.

🔹بدینوسیله اعلام می دارم از لحظه انتشار این نوشته تا برآورده شدن شروط زیر که آنها را حق خود می دانم ، دست به اعتصاب غذا می زنم :

1- بدوا” فراهم آوردن امکان مصاحبه حضوری در حضور وکلای اینجانب و امکان ضبط و ثبت آن توسط ایشان ، با خبرنگار یکی از خبرگزاری های غیر دولتی و مستقل کشور . (با توجه به انتشار یک سویه ی اخبار کذب و به دور از حقیقت توسط شکات و متاسفانه بعضا ” عوامل قضایی . )

2- فراهم آوردن امکان ملاقات حضوری با سه تن از نمایندگان محترم مردم شریف تبریز ، آذر شهر و اسکو ، که به استناد قانون اساسی کشورمان وکلای ملت هستند و اینجانب شهروندی از حوزه ی انتخابیه ی ایشان می باشم :
الف) آقای دکتر مسعود پزشکیان : به لحاظ جایگاه ویژه ایشان در هیئت رئیسه مجلس و اطلاعات مکفی پزشکی ایشان
ب) آقای دکتر احمد علیرضا بیگی : به لحاظ تجارب ارزنده ایشان در شورای تامین استان و نیروی انتظامی
ج) سرکار خانم دکتر زهرا ساعی : به لحاظ شان حضور در فراکسیون های اجتماعی و حمایت از حقوق شهروندی در مجلس .
3- ارائه ی تعهدات لازم توسط مقامات قضایی به اینجانب و وکلایم در خصوص علت یابی حذف عامدانه و ناباورانه ی دلایل بین و مستدل موجود در پرونده که به بی گناهی اینجانب صحه می گذاشت ولی در صدور رای نادیده گرفته شده است . و همچنین اخذ ترتیبات لازم با هماهنگی و اطلاع دقیق وکلای اینجانب جهت تسریع در امور فرجام خواهی از قبیل مراحل ثبت اعتراض ، تعیین موعد رسیدگی و ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *